آن دسته از افرادی که به مردم درباره موضوعات مختلف هشدار میدهند معمولا از محبوبیت کمتری برخوردار هستند اما در رابطه با بازارهای مالی آن هم زمانی که شاهد چنین اتفاقات بیسابقهای هستیم، بهتر است با دقت حقایق اقتصادی و موارد حائز اهمیت را بررسی کنیم.
به نقل از کوین تلگراف، اکثر تحلیلگران معتقدند که بازارهای مالی با چالشها و مشکلات زیادی در سال آینده رو به رو خواهند شد. صندوق بین المللی پول پیش بینی کرده که در سال 2023، حدود یک سوم از اقتصاد جهان در رکود خواهد بود. از سمتی دیگر، تقاضا برای انرژی بسیار افزایش یافته و موجودی و عرضه آن پایین است. قیمتها افزایش داشته و اقتصاد کشورهای مختلف در وضعیتی متزلزل پس از بیماری کرونا قرار گرفتهاند.
در ادامه به بررسی 5 عدد از مهمترین موارد بنیادی خواهیم پرداخت که میتوانند برای بازارهای مالی در سال 2023 چالش ایجاد کنند. با این وجود باید اشاره داشت که شرایط بازارها نامشخص است و هیچ تصمیم شفاف و قطعی برای سرمایه گذاران وجود ندارد. در نتیجه هر تصمیمی از سمت آنها نیازمند بررسی و موشکافی کامل است.
کمبود انرژی خالص
به دلیل آن که چشم انداز وضعیت سیاسی و منطقهای جهان در ماههای اخیر تغییر بسزایی نداشته است، انتظار میرود در زمستان پیش رو شاهد ادامه دار بودن کمبود سوخت فسیلی باشیم. عرضه سوخت از روسیه به دلیل تحریمهای مربوط به جنگ با اوکراین کاهش داشته است. در همین حین و پس از نابود شدن بخشی از خط لوله نورد استریم، ساختار انرژی اروپا با مشکل و خسارات زیادی مواجه شد. باید گفت که جبران آن غیرممکن است چرا که ساخت دوباره زیرساختهای جدید نیازمند زمان و هزینه زیادی است و الزامات ESG نیز کار را برای شرکتها و پروژههای فسیلی در مقیاس بزرگ دشوار میکند.
در همین حین، افزایش تقاضای بیشتر زمانی رخ میدهد که کشور چین از روند آهسته مربوط به بیماری کرونا خارج شود. باید اشاره داشت که رشد استفاده ز انرژی تجدید پذیر و خودروهای الکتریکی کمک زیادی به این موضوع کرده است. با این وجود مشکلاتی نیز وجود دارد، انرژی تجدید پذیر نیازمند منابع کمیابی مانند لیتیوم، کوبالت، کرومیوم و آلومینیوم است. از طرفی انرژی هستهای میتواند فشار را از روی این منابع بردارد اما سالها طول میکشد که بتوان از آن بهره برد و به دست آوردن حمایت عموم نیز در این مورد کار آسانی نخواهد بود.
احیای تولید
شوکهای وارد شده به زنجیره تامین توسط بیماری کرونا و همچنین جنگ روسیه با اوکراین باعث شده تا برخی از اقتصادهای بزرگ جهان به فکر احیای تولید باشند. در حالی که این موضوع در بلند مدت برای رشد تولید داخلی کشورها اتفاق بسیار مثبتی است اما احیای این بخش نیازمند سرمایه گذاری سنگین، زمان زیاد و همچنین در دسترس بودن نیروی کار متخصص است.
در بازه کوتاه و میان مدت، احیای مشاغل در مکانهای خارج از کشور با هزینه کمتر میتواند منجر به افزایش تورم در کشورهایی شود که حقوق دریافتی در آنها زیاد است چرا که این حرکت منجر به افزایش حقوق کارمندان متخصص میشود و از سمتی سود شرکتها را کاهش خواهد داد.
انتقال به اقتصادهای کامودیتی محور
همان دلایلی که منجر به احیای روند تولید در کشورهای بزرگ شد باعث شده تا این کشورها به دنبال زنجیرههای تولید ایمنتر و سبزتر برای خود یا متحدانشان باشند. در سالهای اخیر، استخراج زمینهای کمیاب و مهم به کشورهایی با نیروی کار فراوان و ارزان و قوانین مالیاتی سست واگذار شده است. از آنجایی که این فرایند به سمت حوزه های قضایی با مالیات بالا و دستمزد بالا در حرکت است، در رابطه با نحوه بدست آوردن مواد خام باید تجدید نظر صورت گیرد.
در برخی از کشورها چنین موضوعی منجر به سرمایه گذاری اکتشافی میشود. دررخی کشورها نیز منابع کامودیتیها وجود ندارد و این کشورها با معاملات خود و مبادله کالاهای دیگر چنین منابعی را از متحدان خود دریافت میکنند. به واسطه این موضوع و اتحادها میتوان انتظار داشت که وضعیت سیاسی منطقهای جهان از تک قطبی به دو قطبی حرکت کند.
بدین صورت که به عنوان مثال، بسیاری از کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه به احتمال زیاد دستور کار چین را نسبت به ایالات متحده در اولویت قرار میدهند که پیامدهایی برای دسترسی ایالات متحده به کالاهایی که اکنون از آسیا تهیه میکند، خواهد داشت.
نقش تورم مداوم در بازارهای مالی
با توجه به فشارهای موجود بر اقتصاد کشورها، تورم به زودی روندی آهسته به خود نخواهد گرفت. چنین موردی چالش جدی برای بانکهای مرکزی و ابزار مورد علاقه آنها در کنترل قیمتها یعنی نرخ بهره ایجاد خواهد کرد. اکنون که وارد عصر تورم سکولار شدهایم و شاهد عدم تعادل عرضه و تقاضا ناشی از فروپاشی جهانیسازی هستیم، هزینههای بالای وامگیری نیز قدرت محدودی خواهند داشت.
چرخههای تورم قبلی زمانی به اتمام رسیدهاند که قیمتها به ناحیه مقرون به صرفه نبودن رسیدند. در پی این اتفاق شاهد سقوط بزرگی در میزان تقاضا بوده و چرخه تورم به پایان خود خواهد رسید. این فرایند تا زمانی که بحث خریدهای غیرضروری و اختیاری در میان باشد بسیار راحت و آسان به نظر میرسد. با این حال مشکل زمانی ایجاد میشود که هزینه موارد ضروری مانند غذا و انرژی وارد میدان میشود.
از آنجایی که مصرف کنندگان و تجارتها چارهای جز پرداخت هزینه سنگین این موارد ندارند، شانس بسیار محدودی برای از بین رفتن فشار موجود وجود خواهد داشت، به ویژه با توجه به این موضوع که دولتها برای پرداخت این هزینهها به مردم یارانه پرداخت میکنند.
افزایش سرعت غیرمتمرکز سازی سیستمها و سازمانهای مهم
این تغییر بنیادی به دلیل وجود دو فاکتور در حال رخ دادن است. در اولین فاکتور، یک راستا سازی مجدد در نظم ژئوپلیتیکی جهانی به دلیل شکسته شدن زنجیره تامین، سیاست های پولی سخت و درگیریهای منطقهای ایجاد شد. دومین فاکتور نیز فرسایش جهانی اعتماد به موسسات بود که ناشی از واکنش آشفته آنها به کرونا، مشکلات اقتصادی و اطلاعات غلط گسترده ایجاد شد.
فاکتور اول از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا کشورهایی که زمانی برای ایجاد نظم جهانی آمریکا را به عنوان رهبر در نظر میگرفتند، اکنون با زیرسوال بردن این کشور گپ ایجاد شده را با روابط منطقهای پر میکنند.
در همین حین، عدم اعتماد به سازمانها و موسسات نیز در حال افزایش است. نظرسنجی از شرکت Pew Research Center نشان میدهد که آمریکاییها تا حد زیادی به بانکها، کنگره، تجارتهای بزرگ، سیستم سلامت و حتی یکدیگر مشکوک هستند. همچنین افزایش اعتراضات در سراسر جهان و کشورهایی مانند هلند، فرانسه، آلمان و کانادا نیز نشان میدهد که این موضوع به یک پدیده جهانی تبدیل شده است.
این نارضایتیها در جهان همچنین باعث افزایش نامزدیهای راستهای افراطی پوپولیستی شده که یکی از مثالهای آن را میتوان در اینالیا با انتخاب جورجیا ملونی دید. به همین ترتیب علاقه فزایندهای به راههای جایگزین برای دسترسی به خدمات ایجاد کرده است.
تحصیل در خانه در زمان کرونا افزایش یافت. علاوه بر آن، وب 3 وجود دارد که جایگزینی برای سیستم های سنتی محسوب میشود. برای مثال حرکت جامعه بیت کوین در ابتکار بیف را در نظر بگیرید که تلاش داشت مصرف کنندگان را به دامداران محلی متصل کند.
به صورت تاریخی، دورههای افراطی متمرکزسازی با موجهای غیرمتمرکزسازی همراه خواهند شد. برای مثال، تجزیه امپراتوری روم به اقطاع محلی، انقلابهای پشت سر هم در قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم و ظهور قوانین ضد انحضاری در سراسر غرب در قرن بیستم را در نظر بگیرید. همه شاهد تکه تکه شدن ساختارهای یکپارچه به اجزای سازنده بودند. سپس روند کند متمرکزسازی از نو آغاز شد.
تغییر و انتقال در دنیای امروز توسط تکنولوژیهای انقلابی شتاب گرفته است و در حالی که این فرایند جدید نیست اما میتواند برای بازارهای مالی و جوامع مخرب باشد. بازارهای مالی براساس توانایی در محاسبه نتایج و اتفاقات آینده رشد میکنند. زمانی که اساس رفتار مصرف کنندگان در حال تغییر باشد، چنین پیش بینی و محساباتی برای بازارهای مالی به شدت دشوار خواهند شد.
در مجموع، همه این روندها و فاکتورها به دورهای در بازارهای مالی اشاره میکنند که تنها سرمایه گذاران مراقب و فرصت طلب در آن جان سالم به در خواهند برد. در نتیجه سرمایه گذاران باید با آمادگی لازم و در نظر گرفتن تمامی موارد وارد بازارهای مالی شوند تا متحمل زیان نشوند.
برای اطلاع از آخرین اخبار ارز دیجیتال با فکت کوینز همراه باشید.