تا همین هفتههای اخیر، تصور اکثریت بر این بود که با راهاندازی لایه ۲ اتریوم، این شبکه تبدیل به پلتفرمی عالی برای سرمایهگذاری خواهد گشت.
ازآنجاکه به علت شلوغی بیشازحد، شبکه اتریوم با مشکلاتی مثل بالا بودن کارمزد گس روبرو است، اغلب کاربران بر این باور هستند که لایه ۲ اتریوم، این مشکلات را برای همیشه رفع خواهد کرد. درواقع اگر صادقانه بگوییم، تا همین چند هفته اخیر، تصور ما نیز بر این بود که با راهاندازی لایه ۲، اتریوم تبدیل به پلتفرمی عالی جهت سرمایهگذاری خواهد شد. ولی در حال حاضر به نظر میرسد که سخت در اشتباه بودهایم و این موضوع بدین منوال پیش نخواهد رفت. در این مطلب از فکت کوینز قصد داریم تا به بررسی چرایی این مطلب بپردازیم.
دقت داشته باشید که همچون دیگر مطالب منتشرشده در فکت کوینز، این مطلب نیز تنها هدف آموزشی دارد و نه مشاوره مالی و سرمایهگذاری. همواره به خاطر داشته باشید که عملکرد گذشته، بیانگر نتایج آینده خواهد بود؛ پس هیچوقت بیش از توان مالی خود سرمایهگذاری نکنید تا توان تحمل ضررهای احتمالی آن را داشته باشید. بازهم تأکید میکنیم که این مطلب تنها جنبه آموزشی دارد و نه هیچچیز دیگر!!!
چرا لایه ۲ اتریوم، این شبکه را در مسیر صحیح قرار نمیدهد؟
شبکه اتریوم در حال حاضر با ترافیک بسیار شدیدی روبرو است و همین موضوع باعث ایجاد مشکلاتی در این شبکه گردیده که ازجمله مهمترین آنها میتوانیم به بالا بودن کارمزد گس (Gas Fee) در این شبکه ارز دیجیتال اشارهکنیم. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان و کاربران بر این باور هستند که همزمان با راهاندازی لایه ۲ اتریوم، این مشکلات برای همیشه از میان برداشته خواهند شد.
ما نیز تا همین هفتههای اخیر چنین باوری داشتیم؛ اما متأسفانه و با تحقیقات بیشتر پیرامون راه حلهای ارائهشده بهوسیله لایه ۲، و باوجوداینکه اطلاع داریم که لایه ۲ راهحلهایی بسیار منطقی و ضروری برای مقیاسپذیری اتریوم ایجاد میکند، با تعمق بیشتر در اخبار و مطالب منتشرشده در مورد لایه ۲ در شبکههای اجتماعی مثل توییتر و دیسکورد، دریافتیم که در حال حاضر نقصهای بالقوه ای در شبکه اتریوم وجود دارند که ممکن است مانعی در مسیر رسیدن این پلتفرم به چشمانداز واقعی خود، یعنی بدل گشتن به ابررایانه جهانی باشند.
همچنین بخوانید: چرا در روزهای گذشته کارمزد تراکنش های اتریوم افزایش یافته است؟
از طرفی لایه ۲ اتریوم، مشکلات بالقوه خاص خود را دارد که تنها افراد کمی از آنها مطلع بوده یا حداقل به نظر میرسد که نگران آنها هستند و درباره آنها صحبت میکنند. با این تفاسیر، لایه ۲ اتریوم، اساساً گامی مهم در جهت مسیر صحیح اتریوم بهحساب میآید که درنهایت منجر به ادغام نهایی اتریوم 2.0 تا پایان امسال خواهد شد. درواقع توان عملیاتی و سرعتی که قرار است ارائه شود، اساساً نمیتواند در لایه ۱ شبکه اتریوم 2.0 پیادهسازی گردد.
بیشتر بخوانید: اتریوم 2.0 چیست و چرا اهمیت دارد؟
موضوعی که در این میان بسیار واضح است این است که راه حلهای فعلی اتریوم، آنچنان که باید کارآمد نیستند. ازاینرو شاید بتوان مواردی مثل زنجیرههای جانبی (sidechains)، چایلدچین (childchains)، کانالهای پرداخت (payment channels)، رول آپ ها (roll-ups) و …را راهحلهایی کامل در جهت رفع مقیاسپذیری اتریوم در نظر گرفت.
بنابراین در ادامه قصد داریم تا برخی از سؤالات و مشکلات بالقوه لایه ۲ اتریوم را مطرح و هرکدام از آنها را بهصورت جداگانه موردبررسی قرار دهیم.
ترکیبپذیری محدود (Limited Composability) لایه ۲ اتریوم
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، ترکیبپذیری (Composability) را میتوان اصلیترین جنبه حوزه امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) بهحساب آورد. در حقیقت این خصوصیت ناشی از طبیعت منبع باز بودن این فناوری است. از طرفی اساساً دسترسی به مقولهای همچون امور مالی باز (open finance) که همان امکان دسترسی بیسابقه به خدمات مالی است، بسیار عالی خواهد بود؛ پدیدهای که نزدیک به دو میلیارد نفر در سرتاسر جهان را از دسترسی خارج کرده است.
از طرفی جالب است بدانید که با ظهور چنین عرصهای، برای نخستین بار از زمان پیدایش وب ۲ (Web2)، افراد توانستهاند تا کنترل امور مالی، دادهها و داراییهای خود را از واسطههایی مثل فیس بوک، بانکها و … پس بگیرند. اما به عقیده بسیاری از کارشناسان، لایه اضافهشده ترکیبپذیری واقعاً قابلتوجه بوده است. در حقیقت این لایه محصولات جدیدی را ارائه میدهد؛ محصولات مالی که پیشازاین دیده نشدهاند و درنهایت باعث تغییر در دید ما نسبت به حوزه امور مالی خواهند شد.
با دیدی بسیار مثبت و خوشبینانه، میتوان DeFi را در آیندهای نزدیک، شبکهای بیپایان از نوآوریها تصور کرد؛ درست مثل پیدایش اینترنت در دهه نود میلادی و اینکه هرگز هیچکس تصور این را نمیکرد که پیدایش آن باعث به وجود آمدن شرکتهایی همچون Netflix، Postmates و Zoom شود. فراموش نکنید که در مورد چه چیزی صحبت میکنیم. متأسفانه این امکان وجود دارد که با اجرای لایه ۲ اتریوم، ترکیبپذیری این شبکه محدود شده و یا بهطور کامل از بین برود؛ چراکه در حال حاضر لایههای ۲ اصلاً با یکدیگر تعامل ندارند. به بیانی دیگر، اپلیکیشن های غیرمتمرکز (Dapps) یک لایه ۲ بخصوص قادر نیستند تا بهراحتی با یک Daap دیگر در یک لایه ۲ دیگر ارتباط برقرار کرده و بدین ترتیب قدرت ترکیبپذیری شبکه فرو خواهد ریخت.
همچنین در لایه ۱، یک تراکنش واحد میتواند با چندین پروتکل DeFi ارتباط برقرار کرده و یک محصول مالی جدید ایجاد کند. این در حالی است که در لایه ۲، این تراکنش میتواند تنها با پروتکلهای دیفایی که در زنجیره خودش وجود دارند تعامل داشته باشد. همانطور که میدانید تا زمان نگارش این مطلب، Aave تنها بر بستر Polygon در دسترس قرار دارد و Uniswap نیز تنها بر بستر Optimism در دسترس کاربران قرار دارد. پس درنتیجه نمیتوانیم تراکنشی را انجام دهیم که بهصورت همزمان از قراردادهای هوشمند Aave و Uniswap پشتیبانی کند.
نتیجتاً اینکه چنین تفکیکی باعث محدودیت ترکیبپذیری شده و درنتیجه، عملکرد حوزه دیفای نیز به طبع آن با محدودیت شدیدی روبرو خواهد شد.
در حقیقت چنین معضلی میتواند بهوسیله یک لایه همکار مثل Polygon که به دنبال متصل کردن تمامی راه حلهای لایه ۲ در چهارچوبی استاندارد است، اصلاح گردد. بااینوجود به نظر میرسد که جهت دستیابی به کلیه راه حلهای ایجادشده بر اساس استانداردهای پلتفرم Polygon، کماکان باید مسیری طولانی را سپری کنیم.
نقدینگی (Liquidity)
مشکل دیگر تقسیم اپلیکیشن های غیرمتمرکز در زنجیرههای گوناگون لایه ۲ این است که نقدینگی مربوط به آنها هم تقسیم میگردد. اساساً نقدینگی در هر قسم از بازارهای مالی، موضوع بسیار مهمی است؛ چراکه باعث میشود تا سلامت بازار تأمین شده و در چنین بازاری خریداران و فروشندگان قادر خواهند بود تا در بازاری آزاد باهم تعامل داشته و داراییهای خود را باقیمتهایی معقول و بدون نوسانات دیوانه کننده، با یکدیگر مبادله کنند.
همچنین بخوانید: استخراج نقدینگی دیفای هوشمندانه است
هماکنون کلیه نقدینگیهای موجود در شبکه اتریوم انباشتهشده که بازاری سالم و تماماً پویا برای تمامی کاربران این پلتفرم را ایجاد میکند. حال با انتقال به لایههای ۲، بهجای اینکه کلیه نقدینگی موجود در اتریوم قرار بگیرد، شاهد این خواهیم بود که نقدینگی موجود در سرتاسر لایه ۱، تقسیم میشود و درنتیجه، این موضوع منجر به ایجاد راه حلهای گوناگون مقیاسپذیری خواهد شد.
مشکلات آنبردینگ و افبردینگ (Onboarding & Offboarding Friction) در لایه ۲ اتریوم
حال که روزبهروز در حال نزدیک شدن به نقطه پایانی یک دنیای چند زنجیرهای لایه ۲ بر بستر اتریوم هستیم، به نظر میرسد که کماکان جهت تعامل با حوزه امور مالی غیر متمرکز (دیفای)، مشکلات جدی میان ۲ لایه موجود وجود دارد. ازاینرو احتمالاً شاهد به وجود آمدن پلهای ارتباطی بسیاری میان لایههای ۲ خواهیم بود و درنتیجه انتظار میرود که انتقال وجوه بین لایهها، نیاز به زمان آنبردینگ زیادی داشته باشد.
از طرفی انتظار میرود که برای هر زنجیره لایه ۲، یک یا چندین حساب وجود داشته باشد و درنتیجه، باوجود چندین حساب کاربری متفاوت، پیگیری چنین انتقالهایی واقعاً دردسرساز خواهند بود. بهعنوان مثال فرض کنید که قصد داشته باشیم تا AAVE در پلتفرم Polygon را بهوسیله، با UNI در Uniswap تعویض کنیم. در چنین شرایطی نهتنها مجبور هستیم که AAVE خود را از Polygon به اتریوم تبدیل کنیم؛ بلکه بایستی AAVE خود را نیز از اتریوم لایه ۱ به Optimism انتقال دهیم. حال دقت داشته باشید که زمان برداشت از Polygon نزدیک به پانزده دقیقه است و از طرفی Optimism نیز به علت استفاده از optimistic roll-up، نیاز به زمان آنبردینگی در حدود یک الی دو هفته دارد. نتیجتاً اینکه صرف چنین زمانی برای این فرایند، بسیار مشکلآفرین خواهد شد.
سخن پایانی
دقت داشته باشید که تمامی مشکلاتی که در بالا به آنها اشاره کردیم، قطعاً قابل حل شدن بوده و بهاحتمالزیاد، کمی پس از انتشار عمومی تمامی راه حلهای اصلی مقیاسپذیری لایه ۲، توسط تیم توسعهدهنده حرفهای اتریوم، حل خواهند شد. تصور کلی بر این است که نهایتاً در فضای لایه ۲ شاهد یک ادغام خواهیم بود. در حقیقت انتظار میرود که در راستای حفظ ویژگی انعطافپذیری و نقدینگی، چه بهوسیله چهارچوب Polygon و چه با ایجاد شبکهای قدرتمند از پلهای میان یک لایه ۲ به لایه ۲ دیگر، شاهد به وجود آمدن پروتکلی قدرتمند خواهیم بود که قابلیت همکاری میان این لایهها را فراهم سازد.
در این مورد، نظر آنتونی ساسانو (Anthony Sassano) اساساً بهترین دیدی است که میتوان نسبت به این موضوع داشت:
شما میتوانید آنچه را که در حال حاضر در اکوسیستم لایه ۲ اتفاق میافتد را تحت عنوان مرحله “تصویب و نوآوری” در نظر بگیرید که طی آن چند راهحل گوناگون، بهصورت موازی در حال آزمایش شدن هستند. البته که تمامی این راهحلها در طولانیمدت موفق نخواهند بود. البته منظور من این نیست که باید نهایتاً به یک راهحل نهایی واحد برسیم که جنگ مقیاسپذیری را به نفع ما تمام کند. همانطور که اشاره کردم، هر راهحل مقیاسپذیری، با کلیات، فرضیات و نقاط قوت و ضعف کلی خود همراه است و دراینبین برخی از آنها در حوزههای مربوط به پرداختها کارآمد هستند، برخی از آنها قابلیت سازگاری با EVM را داشته و برخی نیز به قیمت تمرکززدایی کمتر، مقیاسپذیری بیشتری را ارائه میکنند.
منبع: medium