
تحلیل تکنیکال : مفاهیم ابتدایی در معاملات رمز ارزها
به طور کلی تحلیل تکنیکال یک ابزار کلیدی برای بسیاری از معاملهگران رمز ارزها به شمار میرود و به آنها کمک میکند تا از صعودی یا نزولی بودن قیمت مطلع شوند. اما اینکه در بسیاری از منابع خواندهایم تحلیل تکنیکال قطعی نیست، به چه معناست؟ با یکی دیگر از سری مقالات فکت کوینز همراه شوید تا به بررسی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی بپردازیم.
تحلیل تکنیکال به شما نمیگوید که قطعا چه اتفاقی میافتد، بلکه اتفاقاتی که محتمل است را از طریق تحلیل نمودارها با احتمال بالایی پیشبینی میکند. با این حال برای اینکه تحلیل نتیجه مثبتی داشته باشد، باید دقیق انجام شود که انجام دقیق آن هم کمی مشکل است.ارزهای دیجیتال چه در بحث ترید و چه در بحث سرمایهگذاری به دلیل نوسانات شدید همان قدر که سود به همراه دارند، پرریسک نیز هستند. از این رو بهتر است که با احتیاط عمل کنید تا شکست نخورید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال در واقع مطالعه تغییرات قیمت از طریق استفاده از نمودارهاست. تریدرها از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند تا از تغییرات قیمت حتی در زمانی که رمز ارزها نزولی هستند پول در بیاورند. فرضیههای مهمی که در رابطه با تحلیل تکنیکال وجود دارد عبارتند از:
- همه اطلاعات در قیمت منعکس شده است.
- تاریخ تکرار میشود.
- تحلیل آماری بر حسب روندها میتواند به کشف قیمت در آینده کمک کند.
- تحلیل تکنیکال برای همه مناسب نیست.
اگرچه برخی معتقدند قیمت ارزهای دیجیتال اصلی و مهم بازار مانند بیت کوین میتواند به صفر هم برسد، اما بسیاری دیگر تصور میکنند که ارزهای دیجیتال «روند سکولار» را در پیش گرفتهاند. به همین دلیل و دلایل دیگر مانند مالیات، آنها ترجیح میدهند روی سرمایهگذاری دراز مدت تمرکز کنند. البته برای هولد کردن (Hloding) هیچ تحلیل تکنیکالی لازم نیست.
مطلب مفید کندل های بازگشتی در محدوده های حمایتی و مقاومتی +ویدئو
کندل استیک (Candlestick) یا نمودار شمعی چیست؟
در ۲۳ فوریه سال ۲۰۲۱، دیکریپت اخباری منتشر کرد که مضمون ان بدین شرح بود: «روز گذشته تحلیلگران حوزه ارزهای دیجیتال با دیدن کندل روزانه قرمز رنگ بیت کوین که سایه بلندی داشت بسیار خرسند شدند و انتظار افزایش قیمت بیت کوین را داشتند. این کندل نشان از کمترین قیمت در آن زمان بود و آغاز روند صعودی را نشان میداد. اما روز بعد بیت کوین با بستن بزرگترین کندل قرمز پوشانی خود منجر به ریزش بازار شد. بنابراین مفاهیمی چون شمع، سایه و رنگ در تحلیل تکنیکال نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند.
هر شمع روی نمودار بازارهای مالی از عناصر زیر تشکیل شده است:
- زمان: یک دقیقه، چهار ساعت، یک روز و یک هفته. انتخاب تایم فریم بستگی به این دارد که شما به عنوان تریدر چه چهارچوب زمانی را برای تحلیل چارت انتخاب کرده باشید.
- یک کندل از قیمت باز و بسته شدن و بدنه تشکیل شده است.
- بالاترین و پایینترین قیمت که در طول بازه زمانی به دست میآید با خطوط باریکی که از بدنه خارج میشود (که جزد بدنه نیستند) به نام سایه نشان داده میشود.
- رنگ قرمز قیمت نزولی و سبز قیمت صعودی را نشان میدهد.
بسیاری از تریدرها از رنگهای سبز و قرمز شمعها، نتیجه نبرد بین فروشندگان و خریداران یا گاوها و خرس ها را برداشت میکنند. این مسئله حائز اهمیت است که سایه را با بدنه شمع اشتباه نگیرید. بدنه حاوی اطلاعاتی در مورد قیمتهای باز و بسته شدن در آن بازه زمانی است و ویک یا سایه نشان دهنده تلاشهای ناموفق است.
در نمودار بالا میتوانید تلاشهای ناموفق نشان داده شده توسط سایه ها را در ۵ بعد از ظهر و ۶ بعد از ظهر (به وقت انگلستان) در ۳۱ اوت ۲۰۲۱ مشاهده کنید: بیت کوین تقریباً به پایینترین سطح یعنی ۴۷۰۰۰ دلار رسیده، اما هر بار به حالت قبل بازگشته است. حال با بررسی ساعت ۸ عصر میتوانید مشاهده کنید که در کندل بعدی بار دیگر برای پایین آوردن قیمت به زیر ۴۷۰۰۰ دلار تلاش کرده است ، اما این تلاش به جایی نرسیده است.
در مثال بالا از نمودار یک ساعته استفاده شده، درست است که بازه های زمانی پایین تر نوسان بیشتری را نشان میدهند اما اطلاعات آنچنان سودمندی در اختیار ما قرار نمیدهند. معامله گران با تجربه تر که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند تمایل دارند دورههای زمانی مختلف را با هم ترکیب کنند تا به درک کلی از بازار برسند.
مطلب مفید: کندل های بازگشتی در محدوده های حمایتی و مقاومتی +ویدئو
منظور از سطوح حمایت و مقاومت چیست؟
در فوریه ۲۰۲۰ دیکریپت اخباری بدین شرح منتشر کرد: «بیت کوین قبل از اینکه بتوا ند به ۹۰۰۰ دلار برسد، به ۸۹۷۹ دلار کاهش پیدا کرده است. اما ممکن است این سطح حمایت مهم مدت زیادی دوام نیاورد.»«هنگامی که بیت کوین در نوامبر ۲۰۲۰ از مرز ۱۵۰۰۰ دلار گذشت، تحلیلگران بازار اعلام کردند که مقاومت شکسته شده است.»
سطح حمایتی سطح قیمتی است که انتظار میرود خریداران زیادی در آن نقطه وارد بازار شوند. برعکس، ناحیه مقاومتی جایی است که بسیاری ارز دیجیتال خود را به فروش میرسانند. وقتی سطح مقاومت یک رمز ارز شکسته شود، این بدان معناست که نقطه قیمتی که بسیاری از مردم قبلاً در آن جا دارایی خود را می فروختند ،دیگر آن را به عنوان یک نقطه قیمتی جذاب برای فروش به حساب نمی آورند.
گاهی ممکن است یک سطح مقاوتی به تشخیص تریدرها نقطه مناسبی برای تبدیل شدن به سطح حمایتی باشد. چرا که بارها قیمت با آن برخورد کرده و حال احتمال شکست آن سطح مقاوتی بسیار افزایش پیدا کرده است.
مطالب مفید: چطور با شناخت سطح حمایت و مقاومت بهتر ترید کنیم؟
استفاده تریدرها از سطوح مقاومت و حمایت
تریدرها تصمیمات مهمی را در سطوح حمایت و مقاومت میگیرند. اگر آنها احتمال دهند که قیمت یک ارز دیجیتال از ناحیه ای مشخص بر میگردد، در همان نقطه خرید میکنند و زمانی که قیمت به سطح مقاومت برسد آن ارز دیجیتال را «خارج» کرده یا میفروشند.
تریدرهایی که به دنبال ریسک بالا هستند ممکن است معاملات اهرم درا را انتخاب کنند که نوعی شرطبندی در قیمت و تقویت سود (یا زیان) است. برخی از صرافی ها به تریدرها این اجازه را میدهند تا پوزیشن های اهرم دار باز کنند به این معنی که شما با وامی که از صرافی میگیرید در کاهش و افزایش قیمت ارزهای رمزنگاری شده شرطبندی میکنید.زمانی که یک تریدر پوزیشن لانگ باز میکند بدین معناست که انتظار افزایش قیمت یک ارز را دارد. و بالعکس زمانی که پوزیشن شورت باز میکند، انتظار دارد که قیمت کاهش پیدا کند. ریسک معاملات اهرم دار بسیار زیاد است، چرا که یک تریدر ممکن است 2، 5 و یا حتی 100 برابر بیشتر از معاملات معمولی ضرر کند.
شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
تحلیل تکنیکال از ابزارها و تکنیکهای مختلف برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکند و تریدرها گاهی اوقات بسته به نحوه استفاده از این ابزارها نتیجه گیری های متفاوتی دارند. یکی از رایجترین تکنیکها، ابزار فیبوناچی است.
سطوح فیبوناچی برای تریدرهای حوزه ارز دیجیتال بسیار مفید هستند، تریدرها با استفاده از این سطوح میتوانند بالاترین و پایینترین قیمتها در یک بازه زمانی مشخص را در نظر بگیرند و فواصل را با نسبتهای فیبوناچی ۲۳.۶٪، ۳۸.۲٪، ۵۰٪، ۶۱.۸٪ و ۱۰۰٪ تقسیم کنند و از این راه به شناسایی مقاومت ها و سطوح حمایت برسند.
البته ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما پلتفرمهای تحلیل تکنیکال محبوبی مانند تردینگ ویو به شما این امکان را میدهند که تنها با چند کلیک سطوح فیبوناچی اصلاحی را ترسیم کنید. نکته بسیار مهم این است که سطوح حمایت و مقاومت به تنهایی اطلاعات کافی را در اختیار تریدر ها قرار نمیدهند، بنابراین برای دستیابی به این سطوح ابزارهای دیگری هم نیاز است.
بولینگر باند یکی دیگر از ابزارهای مکمل و محبوب تحلیل تکنیکال است. به کمک این ابزار قادر به ترسیم سه خط خواهید بود:
- میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه (جهت قیمت در آن دوره)
- باند بالا
- باند پایین
تریدرها برای ارزیابی قدرت یک روند و تعیین بهترین زمان برای ورود به بازار، به این باند نگاه میکنند. اگر قیمت یک ارز رمزنگاری شده در باند بالایی باشد بدین معناست که قیمت به اشباع رسیده و معمولا تریدرها وارد بازار نمیشوند. و بالعکس زمانی که قیمت در باند پایینی قرار میگیرد، در ناحیه اشباع فروش است و ورود به بازار انتخاب جذابیست. برای ترسیم این خطوط، باندهای بولینگر از مفهوم ابتدایی دیگری از ریاضی استفاده میکنند،این مفهوم همان انحراف از معیار است که برای تعیین محل قرارگیری نوارهای بالا و پایین مورد استفاده قرار میگیرد. هرچه بازار پرنوسان تر آنگاه فاصله باندها بیشتر میشود.
بعلاوه نوارهای بولینگر به تریدرها کمک میکنند تا بفهمند که قیمت ممکن است پس از سطوح حمایت و مقاومت معکوس به کجا برسد. معکوس شدن به تغییرات صعودی یا نزولی در قیمت گفته میشود و آنها اغلب الگوهای تکراری هستند. تریدرها سعی میکنند آن الگوها را با نامهای گاها سرگرمکننده مانند «فنجان و دسته» شناسایی کنند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال یکی دیگر از روشهای مهم برای سنجیدن ارزش ارزهای دیجیتال است. تحلیل فاندامنتال شامل موارد زیر است:
- عناصر فنی بلاک چین مورد نظر
- مشکلاتی که پروژه بلاک چین به دنبال حل آن است
- موارد احتمالی در مورد قانونی بودن آن پروژه
- توسعه دهندگان آن
- وایت پیپر و نقشه راه و مواردی از این قبیل.
در بازارهای سنتی بسیاری از اطلاعات در مورد شرکتها یا عمومی نیست یا فقط به صورت سه ماهه گزارش میشود. اما در حوزه رمز ارزها، میتوان پروژهها را بر اساس معیارهای روی بلاک چین ارزیابی کرد، که شامل هشریت، حجم معاملات، توزیع مالکیت بین کیف پول و اقدامات آنهاست. سرمایهگذاران تمایل دارند هنگام تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری در پروژه در مدت زمان نسبتاً طولانی از تحلیل فاندامنتال استفاده کنند، با این فرض که بازارها به پروژههای قوی پاداش میدهند.
معایب تحلیل تکنیکال
هر چند تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال هردو در کنار هم منافاتی ندارند و تحلیلگران تکنیکال ارز دیجیتال معتقدند که فاندامنتال در قیمتها منعکس شده است، اما محدودیتهای اجتناب ناپذیری هم وجود دارد.
از طرف دیگر تحلیلگران فاندامنتال معتقدند تا زمانیکه همه ی تریدرها از بنیاد و فاندامنتال یک پروژه باخبر نباشند، قیمت نمیتواند ارزش واقعی پروژه را منعکس کند. ولی زمانیکه این اطلاعات همه گیر شود و همه تریدرها از آن با خبر شوند، بر قیمت اثر گذار خواهد بود. اما هر دو تحلیل تحت تاثیر اخبار منفی یا به قول متخصصین این حوزه FUD قرار میگیرند.همیشه این اخبار FUD هدفشان رمزارزهاست و محدودیت هایی را به حوزه تحمیل میکنند. به اعتقاد برخی افراد، تحلیل تکنیکال یک پیشگویی جمعی است. چرا که تریدرها روند را پیشبینی و سپس طبق همان عمل میکنند. قیمت هم آن تغییرات و پیشبینی تریدرها را تایید میکند.
زمانی هم که عوامل غیرقابل پیشبینی بر بازار سلطه پیدا میکند، تحلیل تکنیکال دیگر مفید واقع نمیشود. لطفا به این نکته توجه داشته باشید که حتی کسانی که به تحلیل تکنیکال مسلط هستند هم ممکن است در تحلیل اشتباه کنند. برای مثال در سال ۲۰۱۹، گزارش قیمت بیت کوین توسط پایگاه خبری CNBC به یک معضل بزرگ تبدیل شد: در آن زمان نمودار تریدینگ ویو ۹۵ درصد مواقع برعکس آنچه تحلیلگران تجاری به CNBC میگفتند را نشان میداد. بنابراین بهتر است در ترید با احتیاط قدم بردارید.
امیدواریم این مطلب از وبسایت فکت کوینز هم برایتان مفید واقع شده باشد. لطفا نظرات و تجربیات خود را با ما به اشتراک گذارید.
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت یک دارایی مالی بر اساس مطالعه تاریخچه قیمت، حجم معاملات و شاخصهای ریاضی مختلف است.
تحلیلگر فاندامنتال ارزش ذاتی یک دارایی را بدست میآورد اما یک تحلیلگر تکنیکال آینده قیمت را پیشبینی میکند.