فرضیه بازار کارا (EMH) با نام علمی Efficient-market hypothesis یک مفهوم در اقتصاد مالی است که بیان می کند قیمت ها، همه اطلاعات موجود در مورد یک ابزار مالی را منعکس می کنند. بر اساس EMH، سرمایه گذاران مجبورند به طور تصادفی رفتار کنند اما بازار به طور کلی همیشه «کارا» یا “efficient” است. فرضیه بازار کارا، بازاری است که در آن اطلاعات با سرعت بالایی بر قیمت سهام تأثیر میگذارند و قیمتها خود را با توجه به این اطلاعات و اخبار تعدیل میکنند. در واقع بازار کارا به سرمایهگذاران این اطمینان را میدهد که همه آنها از اطلاعات مشابهی آگاهی دارند، پس بازار کارا، بازاری است که بازتابدهنده آن اطلاعاتی است که در بازار موجود است و راهنمای سرمایهگذاران است. مفهوم بازار کارا بر این فرض استوار است که سرمایهگذاران در تصمیمات خرید و فروش خود تمامی اطلاعات مربوط را در قیمت سهام لحاظ خواهند کرد و قیمت سهام، شاخص خوبی برای تعیین ارزش سرمایهگذاری است. بازار دارایی های دیجیتال بسیار کارا است و قیمت ها تقریباً بلافاصله منعکس کننده اطلاعات قابل دسترس در دنیای واقعی است… اما دقیقا چگونه؟ تا پایان این مقاله از مجموعه مقالات فکت کوینز با ما همراه باشید.
فرضیه بازار کارا (EMH) چیست؟
فرضیه بازار کارا (EMH) یک مفهوم در اقتصاد مالی است که بیان می کند قیمت ها، همه اطلاعات و اخبار مرتبط یک بازار مالی را منعکس می کنند. EMH یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در نظریه اقتصادی مدرن است. با فرض صحت EMH، قیمت های بازار فقط باید نسبت به داده ها و اطلاعات جدید واکنش نشان دهند، که این امر باعث می شود هیچ کس نتواند بر بازار برتری داشته باشد.
بر اساس EMH، سرمایه گذاران مجبورند به طور تصادفی رفتار کنند، اما بازار به طور کلی همیشه «کارآمد»، «کارا» یا به بیانی واضح تر، «عادلانه» است. این بدان معناست که سهام در صرافی ها، با قیمت منصفانه خود خرید و فروش می شود و سرمایهگذاران با توجه به تعاریفی که ارائه شد، در بازار کارا نمیتوانند به سود غیرعادی و بالایی دست پیدا کنند و تنها راه آن خرید سهام با ریسکی بالاتر است. طبق فرضیه یاد شده، قرار نیست قیمت سهام همواره مساوی ارزش واقعی آن باشد. قیمتها تنها در برخی مواقع و بهطور اتفاقی ممکن است بالاتر یا پایینتر از ارزش واقعیشان باشند بنابراین در نهایت قیمتها به حد متوسطشان بازخواهند گشت.
مطلب مفید: ماشین حساب ارز دیجیتال
3 حالت فرضیه بازار کارا چیست؟
طرفداران فرضیه کارایی بازار طبق قوانین احتمالات چنین میگویند: در هر زمان مشخص در بازار با تعداد زیاد سرمایهگذار، برخی سرمایهگذارها سودی بالا کسب میکنند و برخی نیز همان سود متوسط بازار را میبرند. برای تأثیر کارایی از سه مجموعه اطلاعات استفاده میکنند:
- کارایی ضعیف (weak): اطلاعات مربوط به گذشته (Past Prices)
- کارایی متوسط (semi-strong): تمام اطلاعات عمومی (Public Information)
- کارایی بالا (strong): تمام اطلاعات شامل خصوصی و عمومی (Private Information)
حالت ضعیف فرضیه بازار کارا
فرضیه بازار کارا به سه شکل مختلف تقسیم می شود. اولین مورد، فرم ضعیف EMH است که می گوید تمام اطلاعات تاریخی در قیمت اوراق بهادار منعکس شده است . این تجزیه و تحلیل بنیادی می تواند داده هایی را در اختیار سرمایه گذاران قرار دهد تا سودی بیشتر از میانگین کوتاه مدت بازار به دست آورند. با این حال، طبق فرم ضعیف، سرمایه گذاران نمی توانند برای اتخاذ تصمیم های کارآمد تنها به تحلیل تکنیکال اتکا کنند و آن تحلیل بنیادی هم نمیتواند به سود های بیشتری در دراز مدت ختم شود.
حالت نیمه قوی فرضیه بازار کارا
دوم، فرم نیمه قوی EMH است که معتقد است نه تجزیه و تحلیل بنیادی و نه تجزیه و تحلیل تکنیکال، هیچ کدام نمی توانند به سرمایه گذاران، سود سرمایه گذاری بدهند. علاوه بر این، بیان می کند که اطلاعاتی که به راحتی در دسترس عموم نیستند، می توانند به سرمایه گذاران کمک کند تا سود بیشتری نسبت به عوام به دست بیاورند. منظور از عوام افرادیست که به این اطلاعات دسترسی ندارند.
حالت قوی فرضیه بازار کارا
نوع سوم حالت قوی فرضیه بازار کارا یا EMH Strong Form است که بر اساس آن همه اطلاعات عمومی و خصوصی ارزشمندند. این افراطی ترین شکل فرضیه بازار کارا است، جایی که همه اطلاعات می تواند به سرمایه گذاران در دستیابی به برتری در بازار کمک کند. با این حال، برخلاف شکل های قبلی، Strong Form EMH ادعا نمی کند که سرمایه گذاران نمی توانند سود بالایی داشته باشند، زیرا وجود میانگین ها را در حد متوسط تایید می کند.
EMH چقدر دقیق است؟
کارایی بازار، مفهوم سادهای است که ابتدا از ایدههایی که در مقاله یوجین فاما (Eugene Fama)، اقتصاددان آمریکایی، با عنوان «بازارهای سرمایه کارا: مروری بر نظریه و کار تجربی» (Efficient Capital Markets: A Review of Theory and Empirical Work)، که در دهه 1970 مطرح شد، به دست آمد. فاما (Fama) بازار کارا را بازاری تعریف کرد «که به سرعت با اطلاعات جدید تطبیق پیدا میکند». اگرچه تطبیق با اطلاعات جدید یک مشخصه مهم در بازار کاراست، اما تنها مشخصه آن نیست. در یک بازار کارا، اگر انتظارات و اطلاعات همه مشارکت کنندگان در بازار به خوبی توسط قیمتها منعکس شود، تغییر قیمتها غیرقابل پیش بینی است. فاما این عقیده را چنین بیان کرد: «یک بازار که در آن همواره قیمتها همه اطلاعات در دسترس را به طور کامل منعکس میکنند، کارا نامیده میشود».
طبق فرضیه بازار کارا، بازار باید بزرگ و نقدپذیر باشد. اطلاعات نیز از لحاظ دردسترسبودن باید در هر زمان در اختیار سرمایهگذارها قرار گیرند. همچنین «کارمزد تراکنش ها» باید کمتر از «سود مورد انتظار از سرمایهگذاری» باشد و سرمایهگذارها باید منابع مالی کافی در اختیار داشته باشند تا از موارد ناکارایی تا زمانی که وجود دارند، استفادهکنند. فرضیه بازار کارا به مفهوم «گام تصادفی» نزدیک است، منطق این مفهوم این است که اطلاعات موجود در بازار به شکل تصادفی و غیرقابل پیشبینی (با انتظارات همجهت یا غیرهمجهت) هستند؛ در نتیجه تغییرات قیمت سهام نیز در بازارهای کارا باید تصادفی باشد. بازار کارا حافظه ندارد؛ این تعبیر به این معنی است که از قیمتهای دیروز در مورد قیمتهای فردا نمیتوان نتیجهگیری کرد.
مطلب مفید: استیبل کوین (Stablecoin) چیست؟ استیبل کوین ها چه فایده ای دارند؟
آیا بازار ارزهای دیجیتال نیز از EMH پیروی می کند؟
هر چه بازار سریعتر و دقیقتر قیمتگذاری کند، بازار کاراتر است. بیت کوین احتمالا نزدیک ترین سیستم اقتصادی موجود به بازار آزاد ایده آل است. برخلاف ارزهای فیات که تحت حمایت دولتند، بیت کوین و اکثر دارایی های دیجیتال دیگر (به استثنای استیبل کوین ها) توسط هیچ دارایی ملموسی پشتیبانی نمی شوند. این مسئله، «کنترل سرمایه» که به طور بالقوه می تواند به سیستم آسیب برساند یا تضعیف کند را حذف می کند. علاوه بر این، فعالان بازار میتوانند به راحتی مدت سرمایهگذاریهای ارزهای دیجیتال خود را کوتاه کنند تا چشمانداز خود را به شکلی واضحتر مشخص کنند، بنابراین از این طریق یک اکوسیستم بسیار کاربردی و کارا ایجاد میکنند. با اطمینان می توان گفت که بازار ارزهای دیجیتال به اندازه کافی بزرگ است که صندوق های سرمایه گذاری پیچیده تری را در خود جای می دهد و در نتیجه اطلاعات مربوطه را از طریق تلاش هایی هماهنگ، جمع آوری می کند.
مطلب مفید: ترید ارز دیجیتال در صرافی OKEx ؛ آموزش کامل صرافی OKEx
بیت کوین و فرضیه بازار کارا
به طور کلی، هم بیت کوین و هم ارزهای دیجیتال به شدت به برخی رویدادهای بازار، چه هک صرافی ها یا تغییرات ناگهانی نظارتی، واکنش نشان می دهند. از این منظر، بازار ارزهای دیجیتال بسیار کاراست و قیمتها تقریباً بلافاصله منعکس کننده اطلاعات قابل دسترس در دنیای واقعی است.
اگرچه، بیت کوین همچنان در حال رشد است اما بی شک زمانی که پای توافق بین فعالان بازار وسط بیاید، معایب خودشان را نشان میدهند. نیک کارتر (Nic Carter)، شریک صندوق ارز دیجیتال Castle Island Ventures، معتقد است که کالاهای مجازیِ شبیه بیت کوین از نظر اطلاعاتی، کاراتر از بازارهای بورس ایالات متحده هستند. استدلال او بر این فرض استوار است که بازارهای اوراق بهادار تحت نظارت، ممنوعیت های تجارت داخلی را به عنوان مانعی در برابر کارایی قرار میدهند.
کارتر در حالی که به تعریف مت لوین (Matt Levine) از تجارت داخلی اشاره می کند، توضیح داد که چگونه این کار شبیه به سرقت است، جایی که افراد بر اساس اطلاعاتی که متعلق به آنها نیست و در دسترس عموم نیست معامله انجام میدهند. از آنجایی که این نوع تراکنش ها در بازارهای تحت نظارت مجاز نیست، قیمت دارایی ها تا زمانی که در حوزه عمومی شناخته شوند، همه اطلاعات را نشان نمی دهند. این مورد در مورد بیت کوین صدق نمی کند. در اینجا هیچ استاندارد داخلی وجود ندارد، و از آنجایی که کل سیستم یک دفتر کل غیرمتمرکز و عمومی است، مواردی از اطلاعات پنهان بازار هرگز وارد عمل نمی شوند. از سوی دیگر، کارتر همچنین اظهار داشت که اگر یک اشکال فاجعهبار در این کالاهای مجازی شناسایی شود، قیمتها بلافاصله اخبار را منعکس میکنند.
با این حال، احساسات به تنهایی باعث افزایش قیمت بیت کوین نمیشود. امروزه، بیت کوین دارای اصول بنیادین محکمی است و با اجرا شدن هاوینگ در سال گذشته، ارتقاء پروتکل، پذیرش رو به رشد و موارد استفاده بیشتر از قبل آن، بیت کوین تمام اجزای لازم برای تبدیل شدن به یک بازار کارا را دارد. در واقع، مطالعات نشان دادهاند که کارایی بازار ارزهای دیجیتال بهویژه از سال 2015 در حال بهبود است. طی شش سال گذشته، اکوسیستم بهطور چشمگیری تغییر کرده است. فرضیه بازار کارا فرضی است که بطور شهودی معنا پیدا می کند؛ به ویژه در بازارهای آزاد مانند دارایی های دیجیتالی. با این حال، EMH منتقدان سرسخت خود را دارد و آنها نکات مهمی را برای رد این فرضیه مطرح کرده اند.
مطلب مفید: معرفی انواع کیف پول های ارز دیجیتال ؛ همه چیز در مورد ولت های رمز ارز
مثالی برای فرضیه بازار کارا
برای مثال، “Small Firm Effect” نشان میدهد که چگونه شرکتهای کوچکتر با سرمایه بازار پایینتر، به دلیل فرصتهای رشد قابل توجهتر ناشی از نوسانات و ریسک بیشتر، تمایل دارند شرکتهای بزرگتر را تحت الشعاع قرار دهند. بعلاوه اثر ژانویه (January effect) نشان میدهد که قیمت سهام در ماه اول سال افزایش مییابد، که عموماً به افزایش تقاضای خرید پس از کاهش قیمت در دسامبر نسبت داده میشود. با این حال، برخی از مطالعات نشان دادهاند که بسیاری از فعالان بازار توانستهاند با استفاده از اطلاعات خصوصی (یا تراکنش های داخلی) سود بیشتری کسب کنند. این نشان میدهد که بازار شکل قوی EMH نیست و سهامهای با سرمایه کوچک میتوانند راحتتر از سهامهای بزرگتر تحت تأثیر این موضوع قرار بگیرند.
اطلاعیه ها یا اطلاعات مربوط به همکاری های یک شرکت نیز نقش مهمی در قیمت گذاری نادرست احتمالی دارد. در واقع، به طور گسترده مشاهده می شود که ارزش شرکت های خریداری شده تمایل به افزایش دارد، در حالی که ارزش شرکت های مناقصه گر تمایل به سقوط دارد. این به این دلیل است که قیمتهای پیشنهادی همیشه دقیقترین بازتاب ارزش ذاتی یک شرکت نیستند و این میتواند یک ناهنجاری کامل در بازار ایجاد کند.
مزایای فرضیه بازار کارا چیست؟
چگونه EMH از سرمایه گذاران محافظت می کند؟ فرضیه بازار کارا ممکن است یکی از چالش برانگیزترین فرضیههایی باشد که تاکنون وجود داشته است، اما این ویژگی مزایای آن را نفی نمیکند. اولاً، با بیان صریح این نکته که سهام، ارزهای دیجیتال یا هر بازار دیگری باید به عنوان بازار سوداگرانه تلقی شوند نه راهی برای کسب بازدهی ثابت، همیشگی و بالا. این امر به ویژه برای سرمایهگذاران جدیدتری که با پیروی از راهنماییهای فعالان شناختهشدهتر به بازارها وارد میشوند، سودمند است. از آنجایی که EMH معتقد است که بازارها ذاتاً کارا هستند، در غیر این صورت در زمان صرفهجویی در اندازهگیری حسابهای سود/زیان، ترازنامهها و حتی تجزیه و تحلیل نمودارهای فنی صرفهجویی میشود. همچنین اثر «کارشناس بازار» (“market expert” effect) را که سرمایهگذاران را از جذب کورکورانه به سمت خرید داراییهایی که توسط تحلیلگران و مشاوران با نفوذ توصیه و تبلیغ میشوند، بیاعتبار میکند، زیرا ادعا میکند که قیمت به درستی منعکسکننده ارزش ذاتی سهام است.
معایب فرضیه بازار کارا چیست؟
فرضیه بازار کارا بسیاری از پدیده های بازار را توضیح می دهد، اما دلایل خوبی نیز برای انتقاد از آن وجود دارد. اولاً، این استدلال که بازارها جایی برای تحلیل بنیادی و فنی ندارند، ناقص است، زیرا آنها دو منبع متفاوت و حیاتی هستند که به شرکت کنندگان در بازار در تصمیم گیری آگاهانه در مورد سرمایه گذاری های خود کمک می کنند. علاوه بر این، تلقی کردن بازار سهام به عنوان صرفاً سفتهبازی، استدلال ضعیف دیگری است که با انتقاد شدید مخالفان این فرضیه مواجه شده است.
بازارهای سهام، قمار نیستند و بیشتر مبتنی بر ریسکهای محاسبهشدهای هستند که به عوامل مختلفی مانند موقعیت مالی سازمان، روند بازار و موارد دیگر متکی هستند. علاوه بر این، تاریخ به طور دورهای نشان داده است که بازارها میتوانند غیرمنطقی عمل کنند و در دوره های زمانی خاصی پر از وحشت، شوک، ترس، عدم اطمینان و شک و ناهنجاریهایی باشند.
از معادله فوق برای محاسبه قیمت اوراق بهاداری استفاده می شود که به طور کامل تمام اطلاعات مربوط به بازار را در یک اکوسیستم کارا گنجانده است. با این حال، بازارها پویا هستند و ترجیحات و انتخاب های سرمایه گذاران، عمدتاً حرکات بازار را هدایت می کند.
محیط نظارتی همچنین نقش کلیدی در نحوه عملکرد سرمایه گذاری های خاص دارد. حباب ها، چرخه ها، «ترس از دست دادن» (FOMO) و «ترس، عدم قطعیت و تردید» (FUD) همگی اجزای ذاتی بازار هستند که نمی توان آنها را حذف کرد یا نادیده گرفت. برخی از فعالیتهای سرمایهگذاری میتوانند سود هنگفتی را به همراه داشته باشند، اما از آنجایی که نوآوری نقش مهمی در پیشرفت بازارها دارد، یک رویکرد ایستا برای همیشه پایدار نیست. در عوض، سرمایهگذاران باید دائماً با جنبههای در حال تحول بازار، از جمله بینظمیها، الگوهای رفتاری سرمایهگذاران و محیط معاملاتی، آشنا شوند.
به طور کلی استدلالهای زیادی را میتوان علیه فرضیه بازار کارا مطرح کرد. از جمله این استدلالها همانطور که پیش تر بدان اشاره کردیم، میتوان به «اثر ژانویه» اشارهکرد که میگوید: در ماه اول هر سال معمولاً سرمایهگذاران سود بیشتری نصیبشان میشود. در واقع این استدلالها بیانکننده این هستند که در بازار ، الگوهای قابلپیشبینی برای تعیین قیمت سهام وجود دارد و در واقع مبحث تصادفی بودن تغییرات را زیر سؤال میبرد. برخی دیگر از اقتصاددانان مالی نیز بیان میکنند که قیمت سهام همیشه از رفتار سودجویانه سرمایهگذاران تأثیر میگیرد نه از اطلاعات موجود در بازار.
بهطور کلی نمیتوان برای بازارها مطلقاً ویژگی کارا یا غیر کارا را بیانکرد بلکه میتوان بازارها را بر اساس ترکیبی از این حالات تصور کرد که الزاماً تغییرات روزانه و اتفاقات سریع، روی قیمت سهام تأثیر نگذارند. در واقعیت نمیتوانیم صرفاً اطلاعات بازارهای مالی را عامل تعیینکننده قیمت سهام بدانیم بلکه اطلاع از عوامل سیاسی و اجتماعی و همچنین نوع قضاوت سرمایهگذاران نسبت به اطلاعات نیز از جمله موارد تأثیرگذار است.
مطلب مفید: کوین مارکت کپ چیست؟ معرفی و آموزش کوین مارکت کپ (CoinMarketCap)
جمع بندی
در حوزه مالی، هیچ قانون ثابتی وجود ندارد. برخلاف هر صنعت دیگر، حوزه بازارهای مالی به طور مداوم در حال تحول است و این ویژگی اکثر تئوری های مالی را فوق العاده ذهنی و قابل بحث می کند. در واقع، اگرچه نزدیک به 60 سال از طرح فرضیه بازار کارا می گذرد، بحث های آکادمیک در مورد ارتباط و کاربردهای آن تا به امروز ادامه دارد و این بحث هنوز به پایان نرسیده است. پیش شرط های تعیین شده توسط این فرضیه با مخالفت شدید کارشناسان مختلف بازار در سراسر جهان مواجه شده است. برای اینکه بازارها کارایی بیشتری را تجربه کنند، باید دسترسی همگانی به زیرساخت های پیشرفته و پرسرعت برای دقت و تحلیل قیمت گذاری بهتر وجود داشته باشد.
سهام و کریپتوکارنسی دارایی های پرریسکی هستند و نباید جایی برای دخیل شدن احساسات انسانی و خطا در تصمیم گیری های مربوط به سرمایه گذاری وجود داشته باشد. علاوه بر این، پیش نیازهای فرضیه بازار کارا نیز کمی دور از ذهن به نظر می رسد و بازار برای قیمت گذاری سهام به یک مکانیزم تحلیل جهانی نیاز دارد. فرضیه بازار کارا یک شکست کامل نیست؛ این فرضیه اگر با سایر رشتهها همراه شود، میتواند به تریدرها کمک کند تا دیدگاه مطلوبتری نسبت به شرایط بازار پیدا کنند تا از فرصتها به موقع استفاده کنند. نظر شما چیست؟ آیا این مقاله توانست به شما در درک بیشتر تاثیر فرضیه بازار کارا و ارتباط آن با بازار رمز ارز ها کمک کند؟ نظرات و سوالات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: phemex