ابرتورم چیست ؟ ابرتورم یک پدیده واقعی در اقتصاد است که باید در مورد عوامل ایجاد کننده آن، نحوه حل آن و تأثیرات ماندگاری که بر جهان دارد بیاموزید؛ زیرا باید یاد بگیرید که وقتی تورم از کنترل خارج می شود، چگونه خود را آماده کنید و از خود محافظت کنید. پس در این مقاله از فکت کوینز همراه ما باشید.
ابر تورم به معنی افزایش عمومی قیمتها به میزان 50 درصد یا بیشتر در عرض یک ماه است. از طرف دیگر، گاهی اوقات اقتصاددانان و روزنامه نگاران از نرخ ماهانه پایینتری استفاده میکنند که در طول یک سال حفظ میشود (اما این نرخ همچنان به 100٪، 500٪ یا 1000٪ میرسد).
جدای از تعاریف، ابرتورم به معنی مرگ نهایی یک ارز فیات است. ابر تورم با هر شدتی، به وضعیتی اشاره دارد که دارندگان پول برای تبدیل ارز هجوم میآورند، مانند سپردهگذاران یک بانک که هجوم میاورند تا وجوه خود را از حساب خارج کنند؛ زیرا نگه داشتن هر چیز دیگری بهتر از نگهداری یک ارز در حال سقوط است.
ابر تورم اغلب با اقتصادهای در حال فروپاشی، بیقانونی و فقر گسترده همراه است؛ و معمولاً با چاپ بسیار زیاد پول به منظور جبران کسری بودجه عظیم دولت همراه میشود. افزایش دو یا سه رقمی قیمتهای عمومی نمیتواند بدون افزایش گسترده عرضه پول اتفاق بیفتد؛ و این معمولاً اتفاق نمیافتد مگر اینکه مقام مالی یک کشور برای تأمین مالی خود مشکل داشته باشد و برای اداره چاپخانهها به قدرت پولی تکیه کند.
ابر تورم چیست و چگونه اتفاق میافتد؟
در سال 1956، فیلیپ کیگان، اقتصاددان مطرح، بر روی موارد شدید اختلال عملکرد پولی مطالعه کرد. همانطور که در چند سال گذشته آموختهایم، هر زمان که قیمتها افزایش پیدا میکند، در مورد اینکه چه کسی مقصر است، بحثهای زیادی ایجاد میشود: سرمایهداران حریص، گلوگاههای ناپیدای زنجیره تامین، چاپ بیسابقه پول توسط بانک مرکزی و کسری بودجه دولت یا دیکتاتورهای سرتاسر جهان.
کیگان میخواست تغییر در درآمدها و قیمتهای «واقعی» را لحاظ نکند و بنابراین آستانه خود را روی 50 درصد افزایش قیمت در یک ماه قرار داد. به گفته کیگان، هر گونه تغییر در فاکتورهای واقعی را میتوان با خیال راحت نادیده گرفت. اگرچه تورم 50٪ در ماه باعث یک تورم نجومی میشود (معادل ۱۳ هزار درصد در سال). خبر خوب این است که چنین سقوط شدید و سوءمدیریتی نادر است، در واقع آنقدر نادر است که جدول ابرتورم جهانی هانک کروس (Hanke-Krus)، که فهرست رسمی همه ابرتورمهای جهان است، حاوی فقط 57 مورد آن است.
خبر بد این است که حتی نرخهای تورم بسیار پایینتر از این آستانه (۵۰٪)، جوامع بسیاری را ویران کرده و به همان اندازه در زندگی اقتصادی آنها ویرانی به بار آورده است. تورم حتی با نرخهایی بسیار پایینتر از نرخی که برای رفتن به سمت «ابرتورم» لازم است، به مردم آسیب میرساند.
هیچ کس مثل ما مدرنها تورم را درک نمیکند. حتی فاجعهبارترین سقوطهای پولی در قرنهای گذشته در مقایسه با تورمها و ابرتورمهای عصر فیات، نسبتاً خفیف بوده است.
بیشتر بخوانید: رکود تورمی (Stagflation) چیست و چه تأثیری بر بازار ارزهای دیجیتال دارد؟
ویژگیهای ابرتورم چیست ؟
هی لیپینگ در کتاب «ابرتورم: یک تاریخ جهانی» مینویسد: «تورم بیش از حد به ندرت به طور ناگهانی و بدون هیچ نشانه هشدار دهنده اولیه رخ میدهد.
اما ابرتورم به طور خاص قابل پیشبینی نیست، زیرا اکثر دورههای تورم به ابرتورم ختم نمیشود؛ بنابراین آنچه باعث تورم شدید ده یا بیست درصدی میشود که اکثر کشورهای غربی پس از همهگیری کرونا در سالهای 2021-2022 تجربه کردند، با آنچه باعث میشود برخی از این دورهها به ابرتورم تبدیل شوند، متفاوت است.
دلایل ابرتورم چیست ؟
- شوکهای شدید عرضه که باعث میشود قیمت کالاهای کلیدی برای مدتی پایدار به سرعت افزایش یابد.
- سیاست پولی انبساطی که الف) شامل چاپ حجم زیادی پول جدید توسط بانک مرکزی و/یا ب) وام دادن آزادانه و بدون محدودیت توسط بانکهای تجاری میشود.
- مقامات مالی کسری بودجه دارند و اطمینان حاصل میکنند که تقاضای کل بالا است (بالاتر از روند یا بالاتر از ظرفیت اقتصاد).
- برای اینکه تورم شدید به ابرتورم تبدیل شوند، باید اتفاقات شدیدتری رخ دهد. معمولاً خود دولت در معرض خطری قرار میگیرد، مثلاً در طول جنگ (یا پس از آن)، یک صنعت ملی سقوط میکند یا عموم مردم به طور کامل اعتماد خود را به دولت از دست میدهند.
- یک مقام مالی که در پاسخ به شوکهای صنعتی در سراسر کشور (همهگیری، جنگ، ورشکستگی سیستماتیک بانک) کسری شدیدی به بار میآورد.
- تحمیل بدهی به مردم توسط بانک مرکزی، اغلب از طریق بهره بردن از قوانینی که پرداخت به ارز کشور را الزامی میکند یا استفاده از ارزهای خارجی را ممنوع میکند.
- زوال کامل نهادی؛ تلاشها برای تثبیت عرضه پول یا کسریهای مالی با شکست مواجه میشوند.
در یک ابر تورم، نگهداری پول نقد یا موجودی نقدی غیرمنطقیترین حرکت اقتصادی است، اما تنها کاری است که یک دولت انتظار دارد شهروندانش انجام دهد.
همه میخواهند معامله کنند، اغلب سعی میکنند دستمزد خود را چندین بار در روز پرداخت کنند و برای خرید هر چیزی به فروشگاه مراجعه کنند. همه میخواهند بهصورت اعتباری وام بگیرند یا مصرف کنند (از آنجایی که بدهی فرد بهصورت واقعی ناپدید میشود) اما هیچ کس نمی خواهد وام بدهد: بانکها معمولاً وامدهی را کاهش میدهند و اعتبار تمام میشود.
بدهیهای قبلی به طور کامل از بین میروند، زیرا آنها در شرایط اسمی ثابت شده بودند. یک ابر تورم شباهت زیادی به یک «لوح سفید» دارد، راهی برای شروع مجدد ملتهای فروپاشیده، از نظر اقتصادی. آنها مالکیت داراییهای سخت مانند دارایی، خودروها، فلزات گرانبها یا ارز خارجی را تغییر میدهند. هیچ پیامد مالی باقی نمیماند: همه پیوندهای اعتباری از بین میروند. روابط مالی دیگر وجود ندارد. این سلاح نهایی تخریب مالی جمعی است.
بیشتر بخوانید: ارز دیجیتال تورمی (Inflationary) و ضدتورمی (Deflationary)؛ تفاوت در چیست؟
تاریخچه ابرتورم چیست ؟
اگرچه اولین نمونه ذکر شده معمولاً انقلاب فرانسه است، دوران مدرن شامل چهار مورد ابرتورم است. اول، دهه 1920، زمانی که بازندههای جنگ جهانی اول بدهیها و غرامتهای دوران جنگ خود را پرداخت کردند. کتاب کلاسیک وقتی پول میمیرد آدام فرگوسن بسیار ماهرانه آن را شرح میدهد.
دوم، پس از پایان جنگ جهانی دوم، ما یک دوره دیگر از فروپاشی رژیم مرتبط با جنگ داریم، مثل یونان، فیلیپین، مجارستان، چین و تایوان.
سوم، در حوالی سال 1990، زمانی که حوزه نفوذ شوروی از بین رفت، روبل روسیه و همچنین چندین کشور آسیای مرکزی و اروپای شرقی با ابرتورم مواجه شدند.
چهارم، بحران اقتصادی اخیر در زیمبابوه، ونزوئلا و لبنان به دلیل سومدیریت و ناکارآمدی. اگرچه دقیقاً مثل موارد قبلی ابرتورم نیست، حداقل ویژگیهای اصلی آنها را به اشتراک میگذارند.
مصر، ترکیه و سریلانکا دیگر کشورهایی هستند که کاهش ارزش پول آنها در سال 2022 به قدری بد بود که قابل ذکر است. اگرچه برای اقتصاد این کشورها فاجعهبار و برای دارندگان ارزهایشان غمانگیز است (با نرخ تورم بالای 80٪ (ترکیه)، 50٪ (سریلانکا) یا بیش از 100٪ ارژانتین)، اما سیستمهای پولی فرسوده آنها برای واجد شرایط شدن به عنوان ابرتورم فاصله زیادی دارد. قبل از اینکه تورم سرسام آور از آستانه «ابرتورم» عبور کند، پدیدههای وحشتناکی را تجربه میکنید.
دورههای تورم شدید (دو رقمی یا بیشتر) پایدار نیستند. چاپ پول توسط مقامات و فرار سرمایه توسط کاربران سرعت آن را تسریع یا کاهش میدهد. چیزی به نام تورم 20 درصدی ثابت سال به سال وجود ندارد.
حال باید پرسید که ابرتورم چیست ؟ آنچه از سوابق تاریخی مشخص است این است که ابر تورمها «پدیدهای مدرن هستند که به نیاز به چاپ پول کاغذی برای تأمین مالی کسریهای مالی بزرگ ناشی از جنگها، انقلابها، پایان امپراتوریها و تأسیس دولتهای جدید مربوط میشود».
آنها به دو صورت به پایان میرسند:
- پول آنقدر بیارزش و ناکارآمد میشود که همه مردم به ارز دیگری نقل مکان میکنند. حتی دولتهایی که ارزهای تورمی خود را از طریق قانون به شهروندان تحمیل میکنند، تنها یک پیروزی موقت و جزئی از چاپ پول دریافت میکنند.
- ابرتورم با اصلاحات مالی و پولی به نوعی پایان مییابد. یک واحد پول جدید، غالباً حاکمان یا قانون اساسی جدید، و همچنین حمایت سازمانهای بینالمللی. در برخی موارد، حاکمان عمداً ارز در حال سقوط خود را دچار تورم میکنند و در عین حال آماده میشوند تا به یک ارز جدید و باثبات منتقل شوند. مثال: برزیل در دهه 1990 یا مجارستان در دهه 1940.
سه کارکرد اساسی پول (وسیله مبادله، واحد حساب، ذخیره ارزش) به طور متفاوتی تأثیر تورم یا ابرتورم قرار میگیرند. «ذخیره ارزش» اولین چیزی است که از بین میرود. پول به وسیلهای غیرقابل استفاده تبدیل میشود که از طریق آن میتوان ارزش را در طول زمان جابه جا کرد. نقش «واحد حساب» بهطور قابلتوجهی انعطافپذیر به نظر میرسد، زیرا کاربران پولی میتوانند برچسبهای قیمت را تغییر دهند و مدلهای ذهنی را با قیمتهای اسمی همیشه در حال تغییر تنظیم کنند.
حال تاثیر تورم و ابرتورم چیست ؟ هم تورم و هم ابرتورم ، تاثیر منفی شدیدی بر بازده اقتصادی میگذارند، اما نقش «روش مبادله» پول بلافاصله از بین نمیرود. به نظر میرسد که نقش روش مبادله، که اقتصاددانان مدتهاست آن را نقش اساسی پولی که سایر کارکردها از آن سرچشمه میگیرد، میدانند، انعطافپذیرترین است.
یشتر بخوانید: بهترین صرافیهای جایگزین بایننس در ۲۰۲۳
در ابرتورم چه اتفاقی میافتد: چند برنده و بازندههای بسیار
آدام فرگوسن در گزارش کلاسیک خود از ابرتورم در دهه 1920 از واکنش طبیعی آلمانیها، اتریشیها و مجارستانیها مینویسد: «تصور میکردند که ارزش پولهایشان کاهش نمییابد بلکه کالاهایی که خریداری میکردند در حال گران شدن هستند.» وقتی قیمتها افزایش یافت، «مردم برای اقلامی که داشتند، قدرت خرید ثابتی نیاز نداشتند، بلکه برای خرید آنچه نیاز داشتند، خواستار پول بیشتری بودند».
صد سال بعد، همان تردیدها در ذهن مردم وجود دارد. تورم توانایی مردم برای تصمیمگیری اقتصادی را مختل میکند. اگر یک کسبوکار سود واقعی داشته باشد یا اگر خانوادهای به پسانداز خود اضافه کند یا آن را از بین ببرد، دانستن «هزینهها» دشوارتر میشود.
اکونومیست در گزارش خود از تأثیرات تورم بر ترکیه در سال گذشته، پیامدهای نابسامان تورم در کل اقتصاد را خلاصه کرد. تحت تورم شدید (یا ابرتورم)، افقهای زمانی کوچک میشود و تصمیمگیری به مدیریت روزانه نقدینگی سقوط میکند؛ مانند همه تورمها، بازتوزیع خودسرانه ثروت وارد عمل میشود:
اگر فکر میکنید نرخ تبادل بیت کوین با دلار آمریکا “نوسانی” است، احتمالا قیمت کالاهای اساسی را در کشورهای درگیر ابرتورم ندیدهاید: دستمزد، دارایی، فروشگاههای مواد غذایی، اجاره خانه توانایی مصرفکنندگان برای برنامهریزی یا انتخاب اقتصادی را تضعیف میکند. تولید به تعویق میافتد، تصمیمات سرمایهگذاری به تعویق میافتد و اقتصاد تحت فشار قرار میگیرد، زیرا تصمیمگیریهای مربوط به هزینهها به زمان حال منتقل میشوند.
همچنین سیگنالهای قیمت دیگر به خوبی کار نمیکنند. دیدن عوامل اقتصادی واقعی عرضه و تقاضا از طریق قیمتهای اسمی سختتر است. چانهزنی بر سر قیمتهای دقیق، هزینههای معاملات را افزایش میدهد که به نفع هیچ کس نیست. جایگزینی جزئی ارز ورشکسته با ارز خارجی، نرخ های ارزی جدید (اغلب در بازار سیاه) را به بازار اضافه میکند.
کسانی که ثروتمند هستند با خرید دارایی، داراییهای سنگین یا ارزهای خارجی، میتوانند از سرمایه خود محافظت کنند. این باعث ایجاد شکاف بین کسانی میشود که میتوانند به ارز خارجی یا داراییهای سخت دسترسی داشته باشند و کسانی که نمیتوانند.
اما تاثیر ناعدلانه ابرتورم چیست ؟در حالی که زندگی اقتصادی اکثر مردم توسط تورم (فوق العاده) مختل میشود و در مجموع همه ضرر میکنند، برخی افراد در این مسیر سود میبرند. بارزترین بازندهها کسانی هستند که پول نقد نگهداری میکنند، زیرا ارزش سرمایه آنها بلافاصله سقوط میکند.
تحتتاثیرترین ذینفعان بدهکاران هستند که بدهی آنها افزایش مییابد. طرف دیگر آن طلبکار است که وقتی دارایی با ارزش ثابت آنها به پوچی تبدیل میشود، قدرت خرید خود را از دست میدهد.
آیا دولتها از تورم یا ابرتورم سود میبرند؟
نقش دولتها در ابرتورم چیست ؟ تفاوتهای زیادی در مورد سود بردن دولتها از تورم شدید وجود دارد. خود دولت معمولاً منتفع میشود، زیرا سود ناشی از انتشار پول به صادرکننده ارز تعلق میگیرد؛ اما جمعآوری مالیات عمومی فوراً انجام نمیشود و بنابراین مالیات بر درآمدهای گذشته ممکن است بعداً با پول کمارزش و متورم پرداخت شود. علاوه بر این، یک اقتصاد واقعاً فقیر معمولاً منابع اقتصادی کمتری را ایجاد میکند که دولت میتواند مالیات بگیرد.
یکی دیگر از راههایی که دولتها سود میبرند این است که هزینههای آنها معمولاً بهصورت اسمی محدود میشود در حالی که مالیات دریافتی متناسب با قیمتها و درآمدها افزایش مییابد.
بهعنوان یک بدهکار بزرگ، دولت کار آسانتری برای پرداخت بدهیهای خود دارد. در واقع، بدهیهای بزرگ دولت و تعهدات مالی در وهله اول دلایل اصلی ابرتورم هستند. از سوی دیگر، طلبکاران بینالمللی از وام دادن به یک دولت دچار تورم شدید امتناع میورزند، یا از آنها تقاضا میکنند که به ارز خارجی و با نرخ بهره اضافی وام بگیرند.
برخی از خصوصیات سازمانی نیز اهمیت دارند. دو مثال اخیر از ایالاتمتحده را در نظر بگیریم: شاخص سازی تامین اجتماعی و کاهش درآمد از طرف فدرال رزرو. در حالی که بدهیهایی که افزایش مییابند شامل تعهد بازنشستگی دولت به بازنشستگان میشود، ممکن است با افزایش قیمتها غرامت شاخصی وجود داشته باشد. در دسامبر 2022، پرداختهای تامین اجتماعی به میزان 8.7 درصد افزایش یافت تا منجر به تورم CPI در سال گذشته شود. در موارد شدیدتر تورم یا ابرتورم ، چنین غرامتی ممکن است به تعویق بیفتد، یا موسسات دولتی کمتر با ثبات ممکن است به طور کلی فاقد چنین ویژگیهایی باشند، که منجر به کاهش رفاه مالی برای سالمندان میشود.
به طور مشابه، هنگامی که فدرال رزرو در سال 2022 نرخ بهره را به شدت افزایش داد، خود را در معرض زیان حسابداری قرار داد؛ بنابراین، 100 میلیارد دلار حواله سالانه خود به خزانهداری را به حالت تعلیق درآورد. در حالی که کاهش 6 تریلیونی صندوق فدرال، نشان میدهد که چگونه چاپ پول میتواند باعث از دست رفتن درآمد مالی در آینده شود.
وقتی یک نهاد پولی اعتبار خود را از دست داده است، مهم نیست که چگونه اهرمهای کوچکی را که تحت کنترل مقام پولی باقی مانده است حرکت دهید؛ بنابراین، ابرتورم را میتوان به عنوان تورمی شدید در نظر گرفت که در آن مقامات پولی کنترل امور را از دست دادهاند.
جمع بندی؛ ابرتورم چیست ؟
ابر تورم زمانی اتفاق میافتد که حامیان دولت-ملت یک ارز از کار بیفتند – مانند کشورهای بالکان و کشورهای بلوک شوروی سابق در اوایل دهه 1990. ابر تروم همچنین به دلیل سوء مدیریت شدید، مثل جمهوری وایمار در دهه 1920 تا کشورهای آمریکای جنوبی در دهههای 1980 و 1990، یا اخیراً ونزوئلا و زیمبابوه رخ میدهند.
به یاد داشته باشید که ابر تورم آلمان بین سالهای 1922 و 1923 رخ داد، تورم بعد از جنگ (1914-1918) و پرداخت غرامتهای پس از جنگ به تدریج ظرفیتهای مالی و صنعتی کشور را تنزل داده بود.
هر رژیم ارزی به تدریج و سپس ناگهان به پایان میرسد. شاید امروز سرعت همه چیز بیشتر باشد، اما تا مشاهده ابرتورم دلار ممکن است خیلی فاصله داشته باشیم. اگرچه هنوز به بخش «ناگهانی» آن نرسیدهایم، اما نمیتوانیم مطمئن باشیم که بخش «به تدریج» آن هنوز شروع نشده است.
آمریکا در سال 2023 با فاکتورهای بسیاری مواجه است که اغلب در ابرتورمها دخیل هستند: آشفتگی داخلی، کسری مالی سرسام آور، بانک مرکزی که نمیتواند اعتبار خود را تقویت کند یا اهداف تثبیت قیمت خود را مدیریت کند و تردیدهای جدی در مورد توانایی پرداخت بدهی بانکها.
علیرغم اقتصاد متلاشی و نابسامان و مفاسد بیشمار مالی و عدم مسئولیت پذیری حاکمیت، تازمانیکه دین بعنوان اصل حاکمیت مجوز کشتار مخالفان را داده و حفاظت از قدرت دینی به هر شکل و قیمت ممکن در دستور کار است و پاسخ مطالبه گران و معترضان با گلوله داده میشود، این حکومت بسادگی و به این زودیها اسیب نخواهد دید. ثروتهای زمان شاه موجب تمرکز بر فرهنگ و بی توجهی به مقوله حیاتی اقتصاد، خطرناکترین تفکر حاکم بر رهبران انقلاب از اغاز تاکنون بوده و هیچ راه نجاتی ندارد مگر اینکه انقلابی جدید همه افراد و معیارها را دگرگون و مفتخوران نالایق را کنار بزند اما همین مفتخورها که در اقشار مختلف بوفور وجود دارند مانع تغییر یا اصلاح نظام هستند.
درحالی عده ای بطور انحرافی موضوع ابرقدرتی حکومت فعلی را مطرح میکنند تا معضلات و ضعفهای دیگر را پوشش دهند که بزودی به ابر فقرای جهان تبدیل میشویم. چنین قدرتی که بقیمت نابودی ثروتهای ملی و فقر مردم تمام شده و افتخار مدیریت جهان و پول مفت به فقرای کشورهای دیگر باهدف جلب حامی و گسترش قدرت ظالمانه جهانی دارد، باندازه بال مگس ارزش ندارد.