با پروژه نیر آشنایی دارید؟ نگاهی به مزایا و معایب آن میتواند پیشگویی درباره آیندهاش را سادهتر کند. نیر پروتکل (Near Protocol) همان چیزی است که اتریوم میخواهد باشد؛ بستری با توانایی شاردینگ زنده. اتریوم هم از زیرساختهای خوبی برخوردار است اما از این نظر از نیر عقب است. در این مقاله از فکت کوینز میخواهیم درباره مزایا و معایب پروژه نیر برایتان بگوییم. این پروتکل دارای ظرفیتهای رشدورونق فوقالعادهای است که نباید دستکم گرفته شوند.
نگاهی مختصر به پروژه نیر (Near Protocol)
این پروتکل نیز مانند اتریوم یا سولانا بلاک چین لایه اول است. این بستر شبیه بلاکچینهای دیگر از الگوریتم اثبات سهام (POS) بهره میبرد اما چیزی که آن را از سایرین متمایز میکند، اجرای شاردینگ است. از تاریخ نوامبر ۲۰۲۱ امکان شاردینگ در پروتکل نیر مقدور شد.
تیمی که از پروژه نیر پشتیبانی میکند هم مجموعهای از بهترینهاست؛ محققان و توسعهدهندگانی که سابقه کار در گوگل، مماسکیوال (MemSQL) و شرکت در رقابتهای برنامهنویسی بینالمللی و معتبر دارند. توکن این پروژه هم نیر نام دارد و برای مصارف زیر از آن استفاده میشود:
- پرداخت کارمزد تراکنشها
- ذخیره دادههای آنچین (on-chain)
- امکان رأیدهی با توکنهای حاکمیتی
- پاداشدهی به تأییدکنندگان تراکنشها یا همان ولیدیتورها (validators)
کل توکنهای این پروژه در حدود یک میلیارد عدد هستند اما بهواسطه وجود تورمی ۵درصدی، این شمار سالانه افزایش هم پیدا میکند. با مروری بر این پروتکل، میخواهیم به سراغ مزایا و معایبش برویم. آمادهاید؟
لینک مفید: نیر پروتکل (Near Protocol)؛ آشنایی با ویژگیها و چشمانداز آن
مزیت ۱؛ فناوری
یکی از شاخصترین مزایای پروژه نیر، بهرهمندی از فناوری و معماری عالی است. شبکه پروژه میتواند در هر ثانیه به ۳۰۰۰ تراکنش سروسامان بدهد. پردازش تراکنشها در این بلاکچین حداکثر ۲ ثانیه طول میکشد و گس فی هم حدود ۰.۰۱ دلار است. همه این امکانات از راه استفاده از اقدامات شاردینگ پروتکل که به نایتشید (Nightshade) موسوم است، ممکن میشود.
نایتشید اجازه افزایش مقیاسپذیری متناسب با شاردها را به شبکه میدهد. بنابراین، همیشه با افزایش تقاضا، شبکه هم توانایی راهآمدن با کاربران مختلف را دارد. به نظر میرسد که بلاکچینهای فعلی دیگر هم توانایی توسعه مقیاسپذیری را دارند اما در نهایت محدودیتهایی برایشان وجود دارد که مانع از پیشبرد تراکنشهای متعدد میشود.
شاردینگ
پروژه نیر از امکانات هیجانانگیزی برای شاردینگ برخوردار است که نیاز به سختافزارها برای تاییدکنندگان یا ولیدیتورها (validators) را کم میکند. ریشاردینگ پویا (Dynamic Resharding) یا دینامیک به شبکه اجازه میدهد که تعداد شاردها را مبتنی بر استفاده و مصرف تنظیم کند.
لینک مفید: شاردینگ در اتریوم 2
طراحی استیکینگ
طراحی استیکینگ (Staking) نیر پروتکل هم مطلوب است. بیشتر بلاکچینها کاربران را بعد از غیر فعال کردن استیکینگ (unstaking) برای مدت طولانی منتظر نگه میدارند. یعنی تا رسیدن مجدد کاربران به کوینهایشان زمان زیادی طول میکشد. در پروژه نیر اینطور نیست.
فرایند غیر فعال کردن استیکینگ در پروتکل نیر فقط یک تا دو روز طول میکشد. این در حالیاست که در کازماس (Cosmos) یا پولکادات (Polkadot) چنین فرایندی در حدود ۳ تا ۴ هفته به طول میانجامد. در پروژه نیر فرایند استیکینگ هم برای دلسرد کردن استخرهای بزرگ طراحی شده است.
چنین روندی با استفاده از آستانه اثبات سهام (Thresholded Proof of Stake) انجام میشود. این روند به کاربران اجازه میدهد که سهم عادلانهای از سرمایهگذاری در بلاکچین نصیبشان شود. یعنی سرمایهگذاران خُرد در این بستر گم نمیشوند و سرشان بیکلاه نمیماند.
لینک مفید: معرفی پلتفرم های برتر استیکینگ در سال ۲۰۲۲
مزیت دوم؛ قابلیت همکاری در پروژه نیر
همکاری پروژه نیر با پلتفرمهای دیگر بسیار جذاب است و امکان رشد دارد. در حال حاضر، این پروتکل با آرورا (Aurora)، رینبو بریج(Rainbow Bridge) و شبکه اختاپوس (Octopus Network) همکاری دارد.
آرورا (Aurora)
آرورا ماشین مجازی اتریوم است که بهطور مستقیم روی شبکه پروژه نیر ساخته شده و امکانات خوبی به توسعهدهندگان ارائه میکند. سازندگان و توسعهدهندگان اپلکیشنهای غیرمتمرکز میتوانند به مدد آرورا، ساختههایشان را به بستر نیر پروتکل بیاورند و در آنجا با کارمزدی اندک و سرعتی مطلوب اجرا و پیادهسازی کنند. نکته قابلتوجهی که در اینجا وجود دارد، کارمزد آروراست. بهجای توکن نیر باید اتریوم را به عنوان کارمزد بپردازید.
رینبو بریج(Rainbow Bridge)
رینبو بریج هم امکان انتقال دارایی بین نیر و اتریوم را ممکن میسازد. این بستر تمام توکنهای ERC20 را پشتیبانی میکند و تاکنون حدود ۹۰۰ میلیون دلار دارایی را تبادل کرده است.
شبکه اختاپوس (Octopus Network)
اختاپوس هم شبکهای است که روی پروتکل نیر ساخته شده و شامل بخشهای مطلوبی از پولکادات و کازماس هم هست. این شبکه به کاربران اجازه رونمایی و عرضه اپلیکیشنهای مبتنی بر بلاکچین را میدهد. همه اینها نشان میدهد که پروژه نیر دارای امکانات متنوع و کاربردی است.
لینک مفید: نیر پروتکل (Near Protocol) و جذب سرمایه ۱۵۰ میلیون دلاری برای ترویج و توسعه web 3
مزیت سوم؛ مناسب برای توسعهدهندهها
پروتکل نیر بستر جذابی برای توسعهدهندههاست. این محیط با ایویام (EVM)، راست (Rust) و وسم (Wasm) سازگاری دارد؛ بنابراین، توسعهدهندگان میتوانند از میان زبانهای مختلف اقدام به انتخاب برای نگارش قراردادهای هوشمندشان کنند. توسعهدهندگان از نگارش این قراردادها منتفع هم میشوند.
برای مثال، اگر ۳۰ درصد از گس فی افرادی که از قراردادهای هوشمند استفاده میکنند به سمتشان برگردد، سود خوبی نصیبشان میشود. علاوه بر اینها، بودجهای ۸۰۰ میلیون دلاری هم میان تیمهای فعال برای توسعه و ارتقای اکوسیستم پروژه نیر توزیع میشود.
لینک مفید: پیشنهاد توسعهدهندگان برای به تعویق انداختن بمب سختی اتریوم
مزیت چهارم؛ کاربردوستبودن پروژه نیر
کاربردوستی یا همان یوزرفرندلیبودن (user-friendly) هم از ویژگیهای مطلوب پروتکل نیر است. در این پروژه آدرسهای قابل خوانش برای کاربرانی وجود دارد (مانندthomas.near ) که بهطور غیرمستقیم در لایه پروتکل قرار گرفتهاند؛ خبری از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز جداگانه در سیستم برایشان نیست.
نیر پروتکل به توسعهدهندگان اجازه میدهد که برای اپلیکیشنهایشان گسفی را پیشپرداخت کنند. امکان دیگری که در این پلتفرم وجود دارد، نیر دراپز (Near Drops) است. با وجود آن، هر کاربر میتواند به کاربران دیگر با یک نشانی، توکنهای نیر بفرستد. نرخ گسفی در پروژه نیر هم مشخص است و کاربران مانند اتریوم گاهی از کارمزدها و گسفی دچار شوک نمیشوند. در ادامه میخواهیم از معایب پروژه نیر هم بگوییم.
لینک مفید: تفاوت امور مالی متمرکز و امور مالی غیر متمرکز ( (CeFi & DeFi) چیست؟
عیب نخست؛ عقببودن در برخی از شاخصهها
در برخی از شاخصههای مهم، پلتفرم نیر تأخیر و کمی عقببودن را تجربه میکند. برای مثال، ارزش کل قفلشده این بستر از الروند (Elrond) کمتر است. شمار تراکنشهای نیر هم از فانتوم کمتر است. یکی از دلایل اصلی عقببودن نیر در برخی از شاخصهها، این است که بازاریابی خوبی در سطح وسیع برایش صورت نگرفته است.
دلیل دیگر هم این است که توکن نیر در بسیاری از صرافیها وجود ندارد. همین عاملی است که مانع از رشدورونق پروژه در ابعاد وسیع میشود. باید دید که چه اقداماتی در آینده برای رفع این مشکلات صورت میگیرد.
لینک مفید: کارداکس، صرافی غیرمتمرکز کاردانو با هدف تسخیر بازار راهاندازی خواهد شد
عیب دوم؛ متمرکزبودن پروژه نیر
تعداد ولیدیتورها یا همان تاییدکنندگان پروژه نیر در طی یک سال از ۶۰ نفر به ۱۰۰ نفر رسیده است اما کماکان قدرت در دست عدهای محدود قرار دارد. شش ولیدیتور برجسته شبکه حدود ۳۶درصد از استیک را در دست دارند. اینها در صورت تمایل میتوانند بهسادگی به پلتفرم حمله کنند و قدرت را در دست بگیرند.
پس پروژه نیر برای افزایش امنیت شبکهاش نیاز به ولیدیتورهای بیشتر و توزیع گستردهتر سهام دارد. افزایش تعداد ولیدیتورها کار سادهای نیست. برای رسیدن به این موقعیت، بنیاد نیر باید فرد را بپذیرد، ضمن اینکه هر کاربر برای قرارگرفتن در میان تاییدکنندگان برتر شبکه باید حدود ۱ میلیون دلار هزینه کند. برای هاستیگ گرهها یا همان نودهای شبکه (nodes) هم نیاز به تجهیزات و سختافزارهای گرانقیمت وجود دارد. بنابراین، پروژه نیر بیشتر حالت متمرکز دارد و هستهای قوی از افراد در پیشبرد امورش نقش دارند.
لینک مفید: تیم پروژه استیبل کوین فیسبوک برای ساخت بلاک چین Aptos سرمایه جمع کرد
عیب سوم؛ توکنومیک
عیب دیگری که میتوان به پروژه نیر گرفت، این است که توکنومیک و اکوسیستم میتواند باعث سرکوب قیمت توکنها شود. برنامهای که برای عرضه توکنهای این پروتکل وجود دارد، کمی تهاجمی است. نگاهی به روند ارزش توکن نیر نشان میدهد که از اواخر سال ۲۰۲۰ میلادی تاکنون، قیمت آن سه برابر شده است.
فروش توکن نیر در مدتزمان اندک بسیار زیاد بوده است و سرمایهگذاران آن با آنلاکشدن توکنها سود مداومی میبرند. چنین روندی فشاری به بازار وارد میکند که شاید توان تحملش را نداشته باشد. از سوی دیگر تورمی ۵درصدی هم درباره این توکن وجود دارد که نمیتوان اثراتش را نادیده گرفت.
لینک مفید: تفاوت بلاکچین لایه 1 و لایه 2 ؟ راه حلی برای مقیاس پذیری
سخن آخر درباره پروژه نیر
پروژه نیر ارزش پیگیری دارد و به نظر میرسد که مزایایش میتوانند به بازار شبکههای غیرمتمرکز جان تازهای بدهد. در هر حال، معایب و مشکلاتی هم دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. برای مثال، تعداد ولیدیتورها و توزیع سهام در شبکه نیاز به تغییراتی دارد. در آینده از این پروتکل بیشتر و بیشتر خواهیم شنید.